روسیه، ایران و آغاز اجرایی شدن توافق «ترک مخاصمه» در سوریه
سرانجام پس از چندین هفته گفتگو میان روسیه و آمریکا، از شب گذشته توافق ترک مخاصمه میان حکومت سوریه/ متحدین و مخالفان مسلح سوری با میانجیگری سازمان ملل به اجرا گذاشته شد. پس از ژوئن ۲۰۱۲ و توافق پیشنهادی کوفی عنان که ۲۴ ساعت بیشتر به درازا نکشید این مهمترین واقعه از نوع خود در تاریخ ۵ سالهی جنگ داخلی است که امیدها را در افکار عمومی نسبت به پایان این بزرگترین بحران انسانی عصر حاضر افزایش داده است. با این حال آنچه در واقعیت جریان دارد حقیقتی متفاوت است که به بدبینی فزاینده نسبت به برقراری آتشبس دامن میزند.
اینکه چرا روسیه حاضر شده است در چنین زمانی پای چنین توافقی را امضا کند عمدتا ریشه در معادلات نظامی روی زمین دارد و این واقعیت که بعد از قریب ۵ ماه سرانجام دو فاز اولیهی حملهی نظامی ایران و روسیه به خاک سوریه محقق شده است:
نخست در استان لاذقیه که با تصرف سه شهرک اصلی سلمی، ربیعه و کنسبه بدست نیروهای حامی بشار اسد کار شورشیان در این استان را میتوان تمام شده فرض کرد. ویرانههای کنسبه که هفته پیش به تصرف نیروهای حزبالله لبنان، روسیه و ارتش سوریه درآمد آخرین دیوارههای دژ شورشیان را در کوههای جبل اکراد فروریخت. تکلیف مابقی روستاهای باقی مانده در این منطقه نیز که ارزش استراتژیک ندارند پیشاپیش مشخص است؛ چه مخالفان مسلح سوری و چه النصره و گروههای جهادی وابسته به آن نظیر حزب اسلامی ترکستان که در این منطقه فعال بودند عقب نشستهاند و حضور افراد باقیماندهی این گروهها نیز بیشتر تابعی از استراتژی «ضربه و فرار» است و نه داشتن برنامهای مدون برای بازپس گیری نقاط از دسترفته. ایران و روسیه آمده بودند تا در وهلهی اول پایگاه ساحلی اسد را برایش ایمن سازند و میتوان گفت بخش سرنوشتساز آن که ارتش سوریه سه سال از پس آن برنیامده بود به یاری روسیه امکان پذیر شده است.
دومین فاکتور محقق شده، قطع یک شاهرگ حیاتی حلب و ادلب به دست نیروهای وابسته به سپاه پاسداران ایران در شمال حلب بود. هر چند عملیات این نیروها در جنوب حلب برای قطع بزرگراه با شکست مواجه شد، در شمال با موفقیت در رسیدن به دو شهرک نبل و الزهرا، راه ارتباطی ادلب و شهر حلب به مرز بابالسلامه در مرز ترکیه قطع شد و این عمل همزمان یکی از دشوارترین موانع ایزوله کردن ادلب و همچنین تکمیل محاصرهی نهایی حلب بخش مخالفین به عنوان هدفهای بعدی ائتلاف ایران-روسیه را از سر راه برداشت. حال به نظر موعد مناسبی میرسید تا چه برای تجدید قوا، چه برای آرام ساختن درخواستهای جهانی برای آتش بس، توافقنامهای امضا شود که متن آن در روزهای اخیر منتشر شد.
در توافقنامهی ترک مخاصمه اما، بندی سرنوشتساز که نتیجهی فشار و تحمیل آمریکا و امتیازدهی روسیه باشد یافت نمیشود، در سوی مقابل بندی وجود دارد که همچون سیاهچالهای درون متن توافق بالقوه قابلیت آن را دارد که هر ذره از نور خوشبینی را در خود ببلعد: اینکه مفاد قرارداد ترک مخاصمه شامل داعش، النصره و گروههای تروریست مورد تصویب سازمان ملل نمیشود.
روسیه از آغاز دخالت نظامی ۵ماهه در سوریه، اعمال خود را همواره در دستگاه تبلیغاتی عمدتا تحت عنوان «جنگ با داعش و النصره» توصیف کرده است ولو با وجود اینکه مقامات امنیتی غربی بارها اعلام کردهاند هدف حملات صورتگرفته غیرنظامیان و مخالفان مسلح «میانهرو»ی سوری هستند. این بند نیز تکرار همان ادعای همیشگی روسیه است و در این میان موضوع آن نیست که جبهه النصره، زهرآلودترین گروهی که به جان انقلاب سوریه افتاد و با نام سیاه القاعده و با وحشیگری مختص آن سازمان تمام اعتبار انقلاب ۲۰۱۱ را با خود به پایین کشید، هدف گرفته شود؛ موضوع آن است که این بند چراغ سبزی است، بدون شروط محدودکننده که قاعدتا میبایست زیر فشار ایالات متحده وضع میشد، تا همچون گذشته به نام النصره تمام مناطق حلب، ادلب، حمص و دمشق را به منطقهی کشتار آزاد هوایی غیرنظامیان و مخالفان مسلح سوریه بدل کند. همچنان که پس از اعلام توافقنامه سرگی لاوروف در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که حومه حلب از توافق بیرون است چون النصره در آنجا حاضر است و یک مقام نظامی ارتش سوریه نیز شهرک داریا در دمشق( قلب ناحیهی تحت کنترل ارتش آزاد) را خارج از توافقنامه خواند چرا که قرارداد شامل النصره که «داریا را در اختیار دارند» نمیشود.
در پایان گرچه امروز آرزوی صلح در سوریه و امید به تحقق آتشبس بیش از هر زمانی در میان افکار عمومی پدیدار شده است، اما از روی آنچه در این ماهها صورت پذیرفته است میتوان گفت آنچه به نام «پذیرش ترک مخاصمه» اعلام شده است با تردیدهای جدی همراه است. محتمل است که تنش در شماری از جبهههای درگیری مستقیم موقتا کم شود، اما اگر بمبارانها ادامه یابد و تحرکات زمینی در نقطههای هدف قبلی انجام پذیرد، این فرصت را نه ترک تخاصم، که در حقیقت آمادگی برای آغاز فاز دوم تخاصم میتوان نامید؛ مرحلهای درمیانهی طرح جامع روسیه-ایران برای بازگرداندن سوریهی اسد.
روسیه و ایران برای آتشبس به سوریه نیامدهاند، برای بردن جنگ آمدهاند و مادام که جسم بیجان غیرنظامیان سوری از لابلای آوار بمبارانها خارج میشود عطش این دو کشور برای فتح خاک سوریه را نمیتوان پایان یافته تلقی کرد.
