آمریکای زمان مداخله نظامی در ویتنام، در آینهی خاطرات کهنهسربازان جنگ و کتب تاریخی:
«مورگانتو، وزیر دفاع ایالات متحده مکنامارا را به یاد میآورد که میگفت: ما در ویتنام جنوبی هستیم تا کمونیسم را متوقف کنیم و اگر آنجا آن را متوقف نکنیم، جای دیگر باید آن را متوقف کنیم. بعضی از مردم تا آنجا پیش رفتهاند که میگویند اگر در ویتنام نجنگیم، باید در هاوائی یا شاید کالیفرنیا بجنگیم.»(«ویتنام؛ بحث جنگ»، لوئیس زیمر، انتشارات لکسینگنون، ۲۰۱۱، ص ۵۶، https://goo.gl/bROJ1a )
«لیدیا گوش کن. اگر ما در ویتنام نجنگیم، آخرمان این میشود که همه کمونیست خواهیم شد. شاید ما نه، ولی بچههایمان کمونیست خواهند شد، نوههایمان کمونیست خواهند شد. این چیزی است که تو میخواهی؟ من نمیخواهم.» («گذراندن زمان؛ خاطرات کهنه سرباز آمریکا در جنگ ویتنام»، ویلیام دانیل اهرارت، انتشارات دانشگاه ماساچوست، ۱۹۸۶، ص۱۲۵ https://goo.gl/BM7TTW )
«هر اطلاعات غلطی که آنجل میگیرد، چه درباره جنگ چه درباره رژه، از اطلاعات غلطی است که رسانههای عمومی آمریکا در مقیاس عظیم پخش میکنند. آخر سر آنجل خیلی ساده گفت که اگر ما در ویتنام نجنگیم کمونیستها ما را در کالیفرنیا گرفتار خواهند کرد. اینها تنها همان چیزی را تکرار میکنند که خیلی شستهرفته ترش را سخنگوی دولت جانسون[رئیسجمهور امریکا در زمان جنگ ویتنام] اعلام میکند. »( خاکریز، سال ۴، شماره ۹-۱۲، آوریل ۱۹۷۰، https://goo.gl/huXPJ2 )
«مغزت را شستشو دادهاند. دولت به تو میگوید اگر در ویتنام نجنگی، اگر کمونیسم را متوقف نکنی، اگر هزاران نفر را در ویتنام نکشی نمیتوانی عبادتت را بکنی. نمیتوانی آن چیزی را که دلت میخواهد بگویی، نمیتوانی کارت را عوض کنی اگر بخواهی. نمیتوانی اینجا و انجا بروی. این یک افسانه سادهلوحانه است که با آن مغز آمریکایی ها را شستشو دادهاند. یک افسانهای که میگوید باید بکشی تا بتوانی عبادتت را بکنی، تا خانوادهات را محافظت کنی، تا خانهات را در حاشیه داشته باشی »(«توافق خیانتشده؛ افشاگریهای دهه شصت، بهترین زمان، بدترین زمان»، مارک داهل، انتشارات آترهاوس، ۲۰۰۵، ص۲۳۹، https://goo.gl/e6XZrX )