چندی پیش متعاقب بحثها پیرامون جدایی جبهه النصره از القاعده از سوی گروههای جهادی حاضر در خاک سوریه و همچنین بخشی از مخالفان مسلح اسلامگرا، ایمن الظواهری رهبر القاعده اعلام کرد پیوند جبهه النصره با القاعده میتواند به شرط پیشبرد اتحاد با دیگر گروههای اسلامگرا و تشکیل دولت اسلامی که هدف نهائی این گروه است قطع شود. این گفته به منزلهی چراغ سبز از سوی نفر اول تشکیلات تلقی شد، سپس روز گذشته پیامی صوتی از سوی شیخ احمد حسن ابوالخیر، عضو سرشناس القاعده که ایران سال گذشته او را رها کرد، منتشر شد. در آن پیام صوتی ۶ دقیقهای ابوالخیر مطرح ساخت که از نظر او این جدائی در جهت وحدت با دیگر گروههای جهادی و تشکیل نهائی دولت اسلامی بلااشکال است.
امروز سرانجام ابومحمد جولانی، رهبر جبهه النصره، در لباس و شمایل اسامه بن لادن، برای اولین بار در جلوی دوربین ظاهر شد( در کنار ابوفرجالمصری عضو قدیمی القاعده نزدیک به ظواهری و همچنین در کنار ابوعبدالله شامی از شارعان اصلی جبهه النصره) و خبر توقف کلیه عملیات تحت نام جبهه النصره، قطع رابطه با فرماندهی خارجی و تغییر آن به گروهی جدید تحت نام جبهه فتح الشام را داد؛ گروهی با استفاده از کلمه (با ارجاع قرآنی) فتح، یادآور ائتلاف«جیشالفتح» و در لوگو نیز آشکارا مشابه لوگوی جیشالفتح.
در برداشت اولیه، تغییر اسم حرکتی صرفا تاکتیکی است که تغییری در ماهیت بنیادین تفکر و عملکرد اعضای حاضر در میدان جنگ نخواهد داد(داعش نیز پیش از این از القاعده جدا شده بود). از طرف دیگر فرآیند جدائی از القاعده، که با دستور رهبر القاعده و با پیام حمایت عضو عالیرتبهی القاعده و با حضور اعضای ارشد القاعده در سوریه انجام شود به نظر هر عنوانی میتواند باشد، به جز جدائی. آنان همچنان بوسیلهی امریکا و روسیه هدف قرار خواهند گرفت. با این حال در بُعد گروهبندی در جنگ داخلی، تشکیل جبهه فتحالشام احتمالا وضعیت را به سود جبهه النصره رقم زده و وضع را به مراتب پیچیدهتر از قبل خواهد کرد.
با این حرکت، به نظر میرسد امتزاج هرچه بیشتر جبهه النصره با مخالفان مسلح سوری تسهیل شده و النصره بیش از پیش به عمق پایگاه اجتماعی سوری نفوذ کند. از این لحاظ انتظار خطری به مراتب بزرگتر را در بلندمدت باید کشید. جولانی در پیام خود گفته است که این کار، قطع رابطه با موجودیتی خارجی، به منظور وحدت گروهها انجام میشود(امری که درخواست همیشگی گروههای مخالف درگیر از جمله احرارالشام نیز بود) با این حال کمتر ضربهای به این عمق را میتوان در معرض برخورد به بارقههای باقیمانده از انقلاب سوریه دانست. این امر نسلی از جوانان سوری را که به دلیل ارتباط النصره با القاعده از پیوستن به این گروه خودداری میکردند به تردید خواهد انداخت، راه را برای همکاری دیگر گروههای مخالف مسلح سوری با آنان هموار خواهد کرد و همهی اینها در شرایطی بحرانی رخ میدهد که حلب به تازگی محاصره شده است و بخشی از مخالفان مسلح، امید به شکستن محاصره را تنها در قدرت و توان النصره میدانند. این مسئله وضعیت را به آزمونی برای مخالفان مسلح دیگر گروهها بدل میکند؛ همکاری، پذیرش جبهه فتحالشام و متعاقب آن هدف گرفته شدن یا عدم تائید و برکنار ماندن از آنان.