احمق نباش»
۱۸۳مین روز متوالی تظاهرات علیه جبهه النصره(جبهه فتح الشام) شاخه سوری القاعده، معرهالنعمان، ادلب، ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶
علاوه بر سپاه قدس( https://goo.gl/vfY7Ak)، دو گروه شبهنظامی شیعه که در حال حاضر از سوی ایران در سوریه فعال هستند در لیست سازمانهای تروریستی ایالات متحده قرار دارند: کتائب حزبالله عراق و حزبالله لبنان(https://goo.gl/53Pwhn) با این حال حضور آنان در توافق جدید آمریکا و روسیه به مانند گذشته نادیده گرفته شده است و ایالات متحده همچنان چشم خود را نه تنها بر عملکرد آنان در خاک سوریه، که بر جابجایی سلاح، تجهیزات و نفرات آنان توسط هواپیماهای ایران بسته است. امری که وزارتخزانهداری آمریکا خود آن را مشمول تحریم قرار داده است.(https://goo.gl/xv5XL7)
اعتراض بالا که میتوان گفت در میان بخش تقریبا وسیعی از جامعهی اهل سنت سوریه(به عنوان بزرگترین جمعیت قربانی نسلکشی در جنگ داخلی) و میتوان گفت عموما در جهان عرب رواج دارد بر همین نکته متمرکز است که اگر جهادیسم افراطی سنی(نظیر زیرشاخههای القاعده) باید هدف گرفته شود، چرا نسبت به جهادیسم افراطی شیعه(که با اعزام هزاران تن از افغانستان و پاکستانی و عراق ابعادی گسترده پیدا کرده است) بیتفاوتی وجود دارد؟
آنچه به عنوان مسئله عمده پیرامون سیاست خارجی آمریکا در سوریه مطرح است در حقیقت همین عدم توانائی در نگاه داشتن توازن است که منجر به بروز مشکلات عدیده و ظهور و تقویت پایگاه اجتماعی تروریسم شده است. سیاستی که به نظر میبایست در حالت صحیح آن در مهار هر دو سمت تبلور پیدا میکرد: از یکسو عقب زدن جهادیهای افراطی شیعه و از سوی دیگر مقابله با جهادیسم افراطی سنی.
این واقعیت که آمریکا در سوریه دست جهادیسم افراطی شیعه را باز گذاشته تا شهری همچون حلب با بیش از ۲۰۰ هزار ساکن غیرنظامی را محاصره کند و هیچ عملی برای جلوگیری از آن انجام نداده و در عوض جهادیسم افراطی سنی را که خواسته محاصره را بشکند هدف گرفته است، در خود حامل پیامهای خطرناک و نتایج اسفبار است. بخصوص اگر دانسته شود که محور استدلال گروههای سلفیجهادی در تمام این سالها ارائه تصویری از خود به عنوان آلترناتیوی برای غرب است: «این ما هستیم که روی زمین از مردم غیرنظامی اهل سنت دفاع میکنیم، نه آمریکا و هر آنکس که به آمریکا اعتماد کند خیانت میبیند.»
در این چارچوب است که میتوان دید چگونه اعمال ایالات متحده در خدمت دستگاه تبلیغات گروههای افراطی سنی قرار میگیرد و آمریکا را از جایگاه یک حامی مردم بیدفاع به مقام همدست کشتار و قحطیدادن غیرنظامیان تنزل میدهد. نتیجهی دیگر آن این است که عده بیشتری را در وضعیت جنگی در مقام عکسالعمل به سمت حمایت از گروههای ذاتا تروریستی نظیر جبهه فتحالشام سوق میدهد. امری که نتایج ویرانگری بر خاورمیانه در تمام سالهای پیش رو خواهد گذاشت.