هفته پیش در میانهی عملیات تصرف حلب شرقی که با هجوم زمینی شبهنظامیان شیعی تحت فرماندهی ایران و ارتش سوریه و بمبارانهای کور توپخانهای و هوائی ناحیهای به مساحت تنها ۲ کیلومتر مربع که هزاران غیرنظامی در آن در تله افتاده بودند همراه بود، مذاکره میان نمایندگان روسیه، دولت سوریه و مخالفان مسلح برای تخلیه شهر آغاز شد.
مذاکره کنندگان
زید صالح فرمانده سازمان اطلاعات امنیت حلب از طرف حکومت اسد، ولادمیر سوچنکو از سوی روسیه، ابوبکر الفاروق از سوی مخالفان مسلح و شیخ عمرالرحمون به عنوان واسطه از سوی حکومت.
نماینده مخالفان مسلح
الفاروق، نماینده گروههای مسلح حاضر در مذاکرات در اصل از فرماندهان احرارالشام حلب به شمار میآید. انتخاب نماینده مذاکرات از این گروه، از اسلوب توافق پیشین در زبدانی/مضایا پیروی میکند و دو دلیل عمده میتوان برای آن برشمرد: ۱- از آنجا که احرارالشام بزرگترین گروه تحت حمایت ترکیه در شمال سوریه است، انتخاب نماینده از احرارالشام میتواند قدرتهای خارجی پشتیبان مخالفان مسلح را غیرمستقیم وارد روند پیشبرد مذاکرات کند ۲- احرارالشام به عنوان حلقهی واسط و مورد اجماع گروههای مسلح میانهروی حاضر در حلب (نظیر گروه تجمع فاستقم ارتش آزاد)، سلفی (نظیر جیشالاسلام) و سلفیجهادی(در اقلیت در شهر حلب، نظیر جبهه النصره) قلمداد شود.
مرد خاکستری مذاکرات
بدون شک شیخ عمر الرحمون، مذاکره کننده از سوی دولت، بحثبرانگیزترین فرد مذاکرات بوده است. وی، زادهی حلفایا در شمال استان حماه، که در مقطعی از فرماندهان احرارالشام به شمار میرفت در ماه آگوست امسال موضع خود را عوض کرد و از جیشالثوار به اردوگاه حکومت پیوست و در منطقه تحت کنترل دولت ساکن شد. او با بشار اسد نیز دیدار کرده است. برای او که وفاداریاش به حکومت میتوانست همچنان تحتظن تلقی شود، مذاکرات اخیر فرصتی برای اثبات موضع تازه بود.
موانع اولیه
ارتش سوریه لیستی شامل ۲۶۰ نفر از فرماندهان مخالفان مسلح ارائه کرد و خواستار تسلیم آنان شد. لیستی که در میانهی آن نام خود الفاروق نیز به چشم میخورد. دربارهی این لیست گمانههایی مطرح شده است به خصوص از آن جهت که فرماندهان کتائب ابوعماره یا جبهه فتحالشام در ان وجود نداشتند و تقریبا تمامی فرماندهان گروه تجمع فاستقم در لیست بودند. لیستی که رد شد. مخالفان تقاضای رفتن به شمال حلب را به جای ادلب مطرح کردند، که اینبار دولت آن را رد کرد. مورد اختلاف بعدی سرنوشت جنگجویان خارجی بود که گروهی کوچک را در زیرشاخهی جبهه النصره تشکیل میدادند(عموما جبهه انصارالدین/ فجرالشام) و دولت از قبول انتقال انان به بیرون سرباز زد، گرچه در نهایت پذیرفت.
ایران؛ نخستین برهمزنندهی توافق
پس از حصول توافق عمل تخلیه ساکنان آغاز شد اما کار اجرایی شدن آن در فاز اول با مانع مواجه شد. در حقیقت ایران گرچه در عملیات مشترک با روسیه-سوریه و با موجی از کشتار و ویرانی به هدف خود فتح حلب رسیده بود و شهروندان حلب شرقی را در میانهی مرگ و زندگی به سمت بزرگترین کوچ اجباری سوق داده بود، اما فکر آنکه این کشور آنان را به همین راحتی رها میکند و به هنگام طردشان از سرزمین مادری آرامشان میگذارد تصوری اشتباه است.
سیاست گروگانگیری/معاملهگری
شبهنظامیان شیعی وابسته به ایران در روز آغاز اجرایی شدن توافق به روی آمبولانسهای خروجی از حلب شرقی آتش گشودند و سپس در روز بعد اتوبوسها را متوقف کردند و ۸۰۰ نفر را دستبسته روی زمینها خواباندند. بدین ترتیب توافق به هم ریخت. مسئله از انجا ناشی میشد که به نظر میرسید ایران تصور کرده است آنچنان که باید از ظرفیت کارت حلب و موقعیت انسانی ان استفاده نشده است و هنوز جای این هست که با گروکشی سرنوشت هزاران سرگردان در آستانهی ترک این شهر، مخالفان را تحت فشار بگذارد و مسئلهی دیگری را حل کند.
فوعه و کفریا
دو شهرک شیعهنشین شمال ادلب با جمعیت تخمینی ۲۰ هزار نفر که از بهار سال ۲۰۱۵ بدینسو تحت محاصره جبههالنصره و حزباسلامی ترکستان است و آماج حملات خمپارهای گاه و بیگاه گروههای مسلح قرار دارد، در اصل در چارچوب توافقی دیگر مطرح بود. پس از حملهی حزبالله به زبدانی و همگام با خلق قحطی و تراژدی انسانی در مضایا، گروههای مسلح در انتقامگیری فرقهای این دوشهرک را گلولهباران کردند که طی آن جان دهها غیرنظامی را گرفتند. در نهایت مذاکرات نتیجهای دوسویه داد که طی ماههای بعد بصورت مقطعی عملی شد؛ دربرابر هر کانتینر کمک یا تخلیه مجروحان شبهنظامی-غیرنظامی در زبدانی/مضایا، در فوعه/کفریا نیز امر مشابهی انجام میشد. بعلاوه آنکه کمکهای هوائی بوسیلهی هواپیماهای سی-۱۳۰ ارتش ایران خارج از این معاهده به دو شهرک ادامه داشت. حال ایران قصد داشت از فرصت حلب برای فوعه/کفریا استفاده کند اما وارد کردن سرنوشت این دو شهرک که مذاکرات را از نو باعث شد، دشواری دیگری داشت.
جبهه فتحالشام
جبهه فتحالشام همچون ایران همواره جزو دستهای در جنگ داخلی سوریه به شمار میرود که در اصلاح Spoiler یا اخلالگر مذاکرات خوانده میشوند؛ نه به دلیل شمار نفرات آن، بلکه به دلیل توانایی گروه در برهمزدن و تحمیل خواست خود. ایستهای بازرسی به دور دو شهرک فوعه و کفریا تحت کنترل این گروه است و در نتیجه باید آنان به تخلیه راضی میشدند؛ کاری که برای آن، حلقهی نزدیک و واسط یعنی احرارالشام باید انان را متقاعد میکرد. با این حال مشکل تنها جبهه النصره نبود.
آتش زدن اتوبوسهای تخلیه در راه فوعه/کفریا
در حالی که زیر فشار افکار عمومی مخالفان سوری برای نجات هرچهسریعتر جان هزاران در تلهافتادهی اهل حلب، نمایندگان آنان بر سر شروط جدید برای تخلیهی فوعه و کفریا (در دستکم سه فاز ۱۲۰۰ تایی) موافقت کرده بودند، ۶ اتوبوس در راه رسیدن به این دو شهرک توسط گروهی تازه تاسیس به نام «سرایا التوحید» به آتش کشیده شدند. در افرادی که در محل به چشم میخوردند، عبدالرئوف رحمن، قاضی شرعی سابق جبهه فتحالشام و شماری از اعضای گروه جندالاقصی و شهدا ادلب حضور داشتند. با موج واکنش اعتراضی و بیانیهی صادره از سوی گروههای مخالف مسلح در حلب در محکوم کردن این اقدام، از شب گذشته بار دیگر انتقال ساکنان در دو ناحیه از سر گرفته شده است.
*فیلم زیر از سه بخش تشکیل شده است: نخست حسین مرتضی، خبرنگار تلویزیون عربزبان ایران العالم را نشان میدهد که اشاره میکند «ما توافق را متوقف کردیم»، سپس گلولهباران امبولانس خروجی از حلب شرقی را بوسیلهی شبهنظامیان شیعی نشان میدهد و در اخر آتش زدن اتوبوسهای راهی کفریا و الفوعه را بدست جهادیها را دیروز، ۱۹ دسامبر ۲۰۱۶.