ترجمه مقاله موضع رسمی روزنامه لوموند فرانسه دربارهی گزارش اخیر سازمان عفو بینالملل
«از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵، تعداد ۱۳ هزار نفر که اکثریت آنان را غیرنظامیان تشکیل میدادند در زندانی در شمال دمشق به دار کشیده شدهاند. در همین حال، در همین تشکیلات و در زندان صیدنایا، هزاران تن دیگر زیر ضربه، تحت شکنجه یا بر اثر گرسنگی، تشنگی، بیماری و ضعف بنیوی جان باختند.
در گزارشی که اوایل هفته منتشر شد، سازمان عفو بینالملل به دقت و با جزئیات طرز کار این ماشین مرگ که نامش رژیم بشار اسد است را توصیف میکند(کسی که بعضی نمایندگان فرانسه خیلی دوست دارند او را ملاقات کنند). ناراحتکنندهترین وجه این اتفاق آن است که این خبر کسی را شگفتزده نمیکند، یا به زحمت مخاطب را متعجب میسازد. و وحشتناکترین وجه این گزارش آن است که شواهدی را که[پیش از این] در جاهای دیگر جمعآوری شدهاند تقویت و تائید میکند. حتی در چشم تاریخ منطقهای به نگرانکنندگی خاورمیانه، خشونت رژیم دمشق علیه مردم خودش بیهمتا مانده است.
این خشونت در دل بحران سوریه در جریان است و دستکم به همان اندازهی حضور ایلوتبار جهادیهای القاعده و یا تشکیلات دولت اسلامی در آن کشور مطرح است. وحشیگری این رژیم جزئی ماهوی از این تراژدی است و محال ممکن است بتوان بر عذر و توجیههای تازهتراشیده چشم بست که در وقاحت تا آنجا پیش رفتهاند که میگویند «بالاخره باید با [رژیم] کار کرد» چون «الترناتیو بدتر خواهد بود»، یا استدلالاتی از این دست که به نام «واقعگرائی» مطرح میشوند.اما چگونه باید با رژیمی رفتار کرد که دهها هزار تن از هممیهنانش را کشتار کرده است؟ و چگونه آینده سوریه را با بشار اسد میتوان تصور کرد؟ تنها سوریها میتوانند به این پرسشها پاسخ گویند.
«سیاست نسلکشی»
در [زندان] صیدنایا هر هفته گروهی که شمارشان تا ۵۰ تن میرسیده است در دل شب از سلولهایشان خارج شده، در حالی که به زحمت توسط یک قاضی حرفهایشان شنیده شده، کتک خورده به پای چوبه دار فرستاده میشدند. بعضی اوقات جوانان شکنجهشده سبکتر از آن بودند که بالای دار جان دهند، پس توسط نگهبانان از زیر کشیده میشدند تا گردنشان از پشت بشکند. برای توصیف «سلاخخانهی انسانی» عفو بینالملل شواهدی را از قریب یکصد تن از افراد، نگهبانان، پزشکان و زندانیان سابق جمعآوری کرده است.
این سازمان از کمپینی صحبت میکند که توسط عالیترین مقامات این دیکتاتوری سازمان داده شده است. ماشین مرگ صیدنایا پرونده «سزار» را به یاد میآورد. در سال ۲۰۱۴، این عکاس رسمی آرشیوی شامل ۵۰ هزار عکس از زندانیانی را از سوریه خارج کرد که بر اثر گرسنگی، بیماری یا شکنجه در سیاهچالههای اسد مرده بودند.
این هزاران سوری که زندگیشان اینچنین درهمکوبیده شده است چه کسانی هستند؟ عفو بینالملل «سیاست نسلکشی» را که به منظور از ریشه درآوردن کوچکترین مخالفت انجام میشود تقبیح کرده است. این قانون این رژیم است. این رژیم هیچ مخالفی را نمیتواند تحمل کند مگر اسلامگرایی به افراطیترین شکل ممکن را. اسلامگرایی افراطی که حیات رژیم را توجیه میکند. رژیمی که در داخل، همچون در خارج کشور، خود را به عنوان سپر آخر دفاعی در برابر وحشیگری جهادیها معرفی میکند. دو طرف در نقطهی وحشیگری به هم میرسند و این است روایت مصیبت سوریه؛ روایت همدستی در ارتکاب جنایت در مقیاس عظیم.
رژیم و متحدین روس و ایرانیاش، که تا آن را به تمامی در بغل حمایت گرفتهاند، به تکذیب روی خواهند آورد. مذاکرات بینالمللی با محوریت سوریه باید از ۲۰ فوریه در ژنو تحت نظارت سازمان ملل از سر گرفته شود و دبیرکل سازمان، آنتونیو گوترش، گفته است که از سند عفو بینالملل وحشتزده شده است.
کمترین کاری که سازمان ملل میتواند بکند این است که دستور یک تحقیق مستقل را درباره بازداشتگاهها در سوریه صادر کند.»
منبع: لوموند، ۹ فوریه ۲۰۱۷
https://goo.gl/6UVR5E