به جای مقدمه: اکنون با وارد شدن جنگ سوریه به ششمین سال خود، بسیاری از دولتها در کنار بخشی از افکار عمومی راه چارهی جنگ داخلی و بحران مهاجرت را موافقت با ابقای بشار اسد در قدرت میدانند. سازمان ملل نیز در آخرین دور مذاکرات ژنو بین دولت سوریه و مخالفان نه تنها واژهی «انتقال سیاسی» را از دستور حذف کرد، بلکه به کل وضع زندانیان، ناپدیدشدگان، شکنجه و موارد نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط دولت سوریه را به کناری گذاشت. در این شرایط، روزنامهی نیویورکتایمز آمریکا به سراغ پناهجویان سوری در لبنان رفته است و در گزارشی به وضع زندگی آنان و احتمال بازگشتشان به کشور خود پرداخته است. ترجمهی متن مقاله را در زیر میخوانید:
«در چادرهای محلزندگی موقتی که دشتها و روستاهای دره بقاع در لبنان را پر کردهاند؛ پناهجویان سوری زمین را حفر میکنند، کف را سیمان میپاشند، سیستم فاضلاب زیرزمینی راه میاندازند، برق را سیمکشی میکنند، شروع به کسب و کار کرده و خانواده تشکیل میدهند.
برخلاف درخواست مقامات رسمی سوری و لبنانی که اعلام کردهاند آرامش و امنیت در حال بازگشت به سوریه است و زمان برای پناهجویان سوری فرا رسیده تا به خانه برگردند، آنچه پناهجویان در حال انجامش نیستند جمع کردن بار و بنه برای ترک دسته جمعی است.
در همان حال که دور جدید مذاکرات صلح این سهشنبه در ژنو کلید خورده است، اظهارات سوریهایی که این هفته با آنان در یک پیمایش تصادفی از کمپهای دره بقاع مصاحبه شده است به اتفاق آرا محکی از واقعیت را به نمایش میگذارد. خانههای سابقشان یا نابود شده است یا ناامن است، از نیروهای امنیتی میترسند و برخلاف پیروزیهای تازهی نیروهای وفادار به دولت، اعتقاد دارند جنگ و بمباران هنوز تا تمام شدن فاصله دارد. آنها جایی نخواهند رفت.
طبق گفته مقامات رسمی حدود ۱.۵ میلیون سوری که معادل ۱/۴ جمعیت لبنان هستند به این کشور پناه آوردند و این اعتقاد به شکل گستردهای در لبنان وجود دارد که پناهجوها باری بر دوش اقتصاد و ساختار اجتماعی این کشور به حساب میآیند.
قریب ۶ سال از جنگی که با سرکوب تظاهرکنندگان مخالف رئیسجمهور بشار اسد شروع شد میگذرد. کشورهایی که زمانی مشتاق بودند او را خارج از قدرت ببینند اکنون بیشتر متمرکز بر بحران مهاجرت و جنگ با داعش هستند و علاقه دارند توافقی حاصل شود که اجازه دهد آقای اسد در قدرت باقی بماند. دولتهای بسیاری امید مبهمی دارند که با چنین توافقی، ولو سست و سطحی، یک طور گسترش بحران سوریه را متوقف کند و ترسها از تروریسم دولت اسلامی را کاهش دهند. ترسی که اغلب با نگرانیها دربارهی پناهجوهای سوری معمولی همراه شده؛ امری که برخاستن سیاستمدارهای راستگرا را تغذیه کرده است و به بسیاری از کشورها قصدی راسخ داده است که سوریه را مکانی امن برای بازگشت اعلام کنند حتی اگر مسائل سیاسی که آغازگر منازعه بودند، شامل تجاوزات حقوق بشری توسط دولت سوریه، همچنان حل نشده باقی مانده باشند.
آقای اسد، مقامات سوریه و متحدینشان در لبنان چنین خطی را پی میگیرند. رهبر حزبالله، حسن نصرالله، مهاجران را به بازگشت فراخوانده است و میشل عون از قدرتهای جهانی خواسته است تا آن را تسهیل کنند. اما در سرپناههای تشکیل شده از چادر در روستای صویری(دره بقاع لبنان) سوریها به وضوح گفتند که نه با یک قرارداد برگانجیری[اشاره به برگی که آدم و حوا با آن خود را پوشاندند، کنایه از تلاش برای پنهان کردن عامل شرم] و نه با پیروزی قاطع دولت بسیاری از آنها را به خانه نخواهد فرستاد.
تمام خانوادههایی که با آنان مصاحبه شد دستکم یک عضو داشتند که پس از دستگیری یا احضار اجباری توسط دولت ناپدید شده بود. پناهجویان گفتند مهمتر از اینکه آقای اسد برود یا بماند، اصلاحات در سیستم امنیتی است و بدون نقطه پایانی برای شکنجه، ناپدیدشدنها و بازداشتهای خودسرانه، برای بازگشت محتاط باقی خواهند ماند. در عمل همه گفتند که رویای بازگشت را در سر دارند اما این رویا بیشتر و بیشتر تبدیل به رویایی برای نسل بعدی شده است.
«اگر رئیس جمهور لبنان به من پیشنهاد بدهد بین ماندن در زندان برای همهی عمر و برگشتن الان به سوریه یکی را انتخاب کنم، زندان را انتخاب خواهم کرد.» خالد خدور، ۲۳ ساله، که به خاطر تلاش برای خروج از سوریه و ورود به لبنان چهار روز در زندان این کشور بوده این را میگوید و ادامه میدهد:«آنها نه من را شکنجه کردند و نه زدند. خوب بود. در سوریه اما اگر شما را بگیرند برای همیشه رفتی»
آقای خدور از سوی مقامات سوریه تحت تعقیب است به این خاطر که در سال ۲۰۱۲ از ارتش سوریه جدا شد. میگوید دو دلیل داشته است: وحشت شخصیاش از شرکت در راکتباران محله بابا عمرو در حمص و تهدیدها از سوی شورشیان در زادگاهش. آقای اسد به سربازان جداشده قول عفو داده است اما اقای خدور گفت پسرعمویش که عفو را باور کرده بود ۵ ماه پیش در سوریه بازداشت شد و از آن به بعد کسی از او خبری ندارد.
این کمپ در نزدیکی مرز سوریه برای بسیاری راحتتر است؛ از لحاظ اینکه اینجا فاضلاب رو باز و تودهی زبالهای که بسیاری از دیگران را آزار میدهد ندارد. حدود ۴۰ خانوار تکههای وصلهپینهای از زمین محمود حسین الطحان را اجاره کردهاند. الطحان میگوید پولی که دریافت میکند تقریبا معادل مبلغی است که پیش از این از پرورش گوجه و بادنجان در این زمین به دست میآورده است.
چادر آقای خدور، که با هشت فامیلش(شامل همسر و سه بچهاش) مشترک است، یک تلویزیون داشت، یک بخاری و یک کف سیمانی. اگر به سوریه برگردد خانهاش را ویران خواهد یافت. میگوید«اما به خانهام اهمیت نمیدهم. اگر اعتماد داشته باشم که خانوادهام ایمن خواهد ماند در چادری مثل همین هم در سوریه میتوانیم زندگی کنیم »
مصطفی سلیم، ۱۹ ساله، پائیز گذشته به همراه مادر و خواهرو برادرهایش از سوریه گریخته است. جنگ به نزدیک خانهشان کشیده شد و یکی از برادرها بازداشت شد و در حالی که داشت به سر دانشگاهش میرفت به صورت اجباری جلب شد. آنها نمیدانند که او هنوز زنده است یا نه. میگوید:«رژیم دروغ تحویل میدهد وقتی میگوید که سوریه امن و امان است. برای جانبهدر بردن در سوریه باید یک سرباز باشی، غیرممکن است زندگی به عنوان یک شهروند. و وقتی به ارتش میروی یعنی یا بکش یا کشته میشوی.»
بعضی پناهجویان درصدد ساختن زندگی جدید هستند. نعمانی قسیم ۳۸ ساله یک کامیون اجاره کرده و از کمپی به کمپ دیگر میرود و به کسانی که نمیتوانند به بازار بروند ماست و سبزیجات میفروشد. به قدر کافی پول درمیآورد تا اتاقی را اجاره کند که در فاصلهی نزدیک به یک مدرسه است. با اینحال پسرش در ۹ سالگی هنوز توانایی خواندن ندارد. معتقد است مدارس بیش از حد شلوغ لبنان، بدترین معلمها را به شیفت عصر کلاسها که مملو از سوریها است میفرستند.
آقای طحان، مرد اجتماعی که مایل است خودش را به عنوان حامی پناهجویان معرفی کند این ایده را رد میکند که پناهجویان سوری به اقتصاد و سرویسهای اجتماعی تحت فشار لبنان آسیب میزنند. میگوید دولت چنین ایدهای را رواج میدهد تا پول بیشتری از سازمان ملل بگیرد. میگوید پناهجویان به حال لبنان مفید هستند؛ از تکنیسینهایی که برایشان برق میکشند تا صاحبان مغازههایی که سهمیه غذای سازمان مللشان را مصرف میکنند و مالکان زمینی که از کارگر ارزان بهرهمند میشوند.
این استدلالی است که اغلب از نهادهای بینالمللی شنیده میشود که میگویند بخش اعظم بار تحمل پناهجویان بوسیلهی تلاشهای اقتصادی خود آنان جبران میشود؛ ناگفته نماند که سازمان ملل گفته است تنها در سال ۲۰۱۶ مبلغ ۱.۹ میلیارد دلار کمک بینالمللی به لبنان شده است. آقای طحان میگوید طبق تجربهاش از جنگ داخلی لبنان انتظار دارد سوریها برای سالها بمانند. میگوید«ما صدها کنفرانس ژنو داشتیم پیش از اینکه جنگ تمام شود و سالها بعد هنوز وضع خوب نیست.»
در درون کمپ دور جدید مذاکرات ژنو امید کمی را برانگیخته است. پناهجویان میگویند نه مذاکرهکنندگان دولت و نه مخالفان آنها را نمایندگی نمیکنند. آقای قاسم، سبزیفروش، جمعبندی میکند: «اپوزسیون میخواهد اسد برود. رژیم میخواهد سر کار نگهش دارد. تا وقتی عمر دارند به توافق نمیرسند.» با اینحال امیدوار است برگردد:«برای ما خیلی دیر است اما میخواهیم که بچههایمان آیندهای در سوریه داشته باشند. اینجا آیندهای نیست.» آقای خدور بدبینتر است. میگوید بعد از این همه کشتار، انتقام برای نسلها ادامه خواهد داشت: «سوریه خلاص»
وقتی این را میگوید همسایهای که تازه ایستاده بود با صدای بلند اعتراض کرد:«چرا؟ ما میخواهیم برگردیم». خدور به من اشاره کرد و به مزاح خطاب به او گفت « این خانم شما رو برمیگردونه» مرد گفت «به این شرط که هیچکس به من صدمه نخواهد زد؟» آقای خدور خندید و گفت: «ما به معجزه احتیاج داریم. معجزهای که سوریه را ناپدید کنیم و بار دیگر یک سوریه جدید بسازیم.»
منبع: نیویورکتایمز، ۲۳ فوریه ۲۰۱۷
https://goo.gl/oE7Y1r