ترجمه مقاله نشریه اکونومیست انگلیس پس از حمله شیمیائی خان شیخون، ۸ آوریل ۲۰۱۷:
«وحشت در سوریه پایانناپذیر است. جنگ داخلیاش که اکنون وارد هفتمین سال شده است جان قریب نیممیلیون تن را گرفته است، ۵ میلیون پناهجو را به بیرون از کشور فرستاده و میلیونها تن را در داخل آواره کرده است. با اینحال حمله شیمیایی که دستکم ۸۵ نفر را در شهرک خانشیخون تحت کنترل شورشیان کشت به عنوان عملی ننگین برجسته شد. در منازعهای کثیف با فرشتگانی اندکشمار، این حمله شیمیائی نورافکن را بر بدترین بازیگر صحنه تاباند: رژیم بشار اسد، تحت حمایت روسیه و ایران.
تصاویر کودکان در حال خفگی، حکایت از استفاده از عامل اعصاب، احتمالا سارین، میکنند. تولید، ذخیره و استفاده از سلاحی اینچنین معمولا به تجهیزات دولتی نیاز دارد. تا به حال از هیچ گروه شبهنظامی در سوریه، نه حتی از جهادیهای دولت اسلامی که از کلر و گاز خردل استفاده کردهاند، گزارش معتبری منتشر نشده که در میدان جنگ از گاز عامل اعصاب استفاده کرده باشند. روزنامههای اسرائیلی از قول مقامات امنیتی نوشتهاند که فرمان حمله شیمیایی از سوی «بالاترین مقامات» در سوریه صادر شده است. ادعای روسیه مبنی بر اینکه گاز وقتی پخش شده است که یک انبار تسلیحاتی شورشیان بمباران شده، تقریبا به تمامی یک دروغ است.سزاوار است تا محافظ اول آقای اسد، رئیسجمهور روسیه ولادمیر پوتین، هشداری بابت این رسوایی دریافت کند.
لکهننگی ابدی
غالبا از یادها میرود که طرح ممنوعیت سلاحهای شیمیایی یکی از قدیمیترین توافقهای جهانی است تا از زشتی جنگ بکاهد. حتی روسیه، که این اواخر به قواعد بینالمللی با دیده تحقیر مینگرد، به نفعش است که از پلید دانستهشدن چنین سلاحهایی حفاظت کند. تصور کنید بمبگذاری تروریستی که در ۳ آوریل در مترو سنپترزبورگ رخ داد شامل گاز سمی بود. سلاحهای شیمیایی، بنا به هویت ذاتی خود، کور هستند.
در جریان نبرد کارآیی آنان سوالبرانگیز است؛ ارتشهای منظم میتوانند از خود در برابر گازهای سمی محافظت کنند. اما این سلاحها ابزارهای تروری یگانه علیه غیرنظامیان هستند که جایی برای پنهان شدن ندارند. تابوی استفاده از گاز نباید بسیاری از جنایات دیگر آقای اسد را به حاشیه ببرد، جنایاتی که به خاطرشان سزاوار است روزی در برابر عدالت حاضر شود. و این اولین بار نیست که او متهم به خفه کردن مردم خودش با گاز شده است. اما حمله به خان شیخون عبور از خطر قرمزی است که آقای اسد خودش قول داده بود به آن احترام بگذارد. وقتی ۱۴۰۰ تن را با گاز سارین در سال ۲۰۱۴ در غوطه در بیرون دمشق کشت، رژیمش خط قرمز را رد کرد. آقای اوباما از ترتیب دادن حملات تنبیهی ناتوان ماند و به جایش یک توافق روسی را قبول کرد که طی ان سوریه میبایست به کنوانسیون تسلیحات شیمیایی بپیوندد و مخازن گاز خود را تسلیم کند.
در آن زمان این توافق یک اشتباه محاسباتی جدی به نظر میرسید، اینکه چقدر جدی بود اکنون واضح است. استفاده از سارین در خان شیخون نشان میدهد سوریه بخشی از مخزن عامل اعصاب خود را پنهان کرده است یا آنها را از نو تولید کرده که تخطی از تعهداتش به حساب میآید. با استفاده مجدد از گاز اعصاب، آقای اسد دارد اصلی را به استهزا میگیرد که همه جهان قبولش کرده است.
روسیه با پیاده کردن نیروی هوائیاش در سوریه در سال ۲۰۱۵ آقای اسد را نجات داد، کمکش کرد تا زمینهای از دست رفته را بازپس بگیرد و یک پیروزی تاکتیکی را دربرابر آمریکا به ثبت رساند. اکنون غرب نمیتواند آقای اسد را بمباران کند بیآنکه ریسک یک درگیری با روسیه را قبول کند. دونالد ترامپ حق دارد، نه کاملا، که بابت این اوضاع درهم آقای اوباما را بهخاطر ضعفش سرزنش کند. آقای ترامپ خودش در سال ۲۰۱۳ با عملیات نظامی مخالف بود. به عنوان یک کاندیدا او میگفت که آمریکا باید در بمباران کردن داعش به روسیه بپیوندد. به عنوان رئیسجمهور میگوید که حالا نظرش را درباب سوریه تغییر داده است؛ او باید از این مطلب آغاز کند که نمایندهاش در سازمان ملل را به تقبیح روسیه برانگیزد. در حال حاضر، پوتین نه متحدی در جنگ علیه جهادیسم که محرکی برای آن است.
شاید آقای اسد اینطور رفتار میکند تا روئینتنیاش را به نمایش بگذارد. یا شاید از توافق دیپلماتیک تحمیلی میترسد. در هر صورت روسیه تا ابد به جنایات جنگی او ملوث شده است. ایران نیز هم همینطور، برخلاف این واقعیت که بسیاری ایرانیان هنوز از تاثیرات گازهای سمی که توسط عراق علیهشان در جنگ ۱۹۸۰-۱۹۸۸ به کار برده شد رنج میبرند.
هرچقدر روسیه و ایران بیشتر آقای اسد را در قدرت نگه دارند، بیشتر در گناهش شریک خواهند شد. وقتش رسیده است تا آنان متحد سمی خود را رها کنند.»
منبع: اکونومیست، ۸ آوریل ۲۰۱۷ https://goo.gl/posGcj