سرویسهای اطلاعاتی فرانسه در ضمیمهی گزارشی که پیرامون برآورد خود از حمله شیمیایی به خان شیخون به شورای امنیت ملی این کشور دادهاند، اطلاعات مربوط به بیش از یکصد حمله شیمیائی در سوریه با گاز کلر و سارین را از سال ۲۰۱۲ بدین سو مستند کردهاند.( https://goo.gl/7OuagY )
تصویر فارسیشدهی زیر، بخشی از لیست بالا شامل ۴۶ حمله شیمیایی (۴۳ مورد با کلر، ۳ مورد با سارین) را در برمیگیرد که از زمان مداخله رسمی و سراسری ایران در جنگ سوریه به همراه روسیه در اکتبر ۲۰۱۵ رخ دادهاند. (تصویر بزرگتر: https://goo.gl/4fQZAA )
با نگاهی به مشخصات جغرافیایی مناطق میتوان مشاهده کرد که تقریبا در تمامی جبهههایی که دو سال اخیر حضور فاطمیون، سپاه پاسداران، حزبالله لبنان و در مجموع «نیروهای جبهه مقاومت» در کنار ارتش سوریه در مقابل مخالفان مسلح مستند شده است و رسانههای ایران نیز از آن حضور آنان نام بردهاند، رد حملات شیمیائی دیده میشود. از حندرات در شمال حلب، وادی بردی و غوطه شرقی در ریف دمشق، لطامنه و کفرزیتا در حما و بخشمحاصرهشدهی حلب شرقی تا خان شیخون در ادلب که نقطهای دیگر در سلسله توالی حملات شیمیایی به حساب میآید.
به عبارت دیگر میتوان دید که میزان شدتگیری حملات شیمیایی ارتش سوریه متناسب است با موج ورود شبهنظامیان وابسته به ایران و به تبع آن کلید خوردن عملیات تهاجمی مختلف برای بازپسگیری مناطق و شعلهور شدن جبههها در خطوط مقدم متفاوت. در این میان نباید از یاد برد که سلاح شیمیایی، مستقل از میزان مرگبار بودن آن، سلاحی بسیار کارآ و موثر در جبهه و همچنین در پشت جبهههاست. برای پاکسازی منطقهای مسکونی در جنگ شهری هر بمب متعارف در اوج کارکرد خود نمیتواند بیشتر از چند واحد یا بلوک ساختمانی را بصورت موضعی تخریب کند.(یکی از دلایل شروع استفاده از بمبهای کور بشکهای به حداکثر رساندن این قدرت تخریب به ارزانترین شکل ممکن بود) در عین اینکه این بمبها به دلیل توان آسیبرسانی نسبی نمیتوانند تضمینگر خالی کردن مطلق مخالفان مسلح یا ساکنان از منطقه باشند. اینجا همان نقطهای است که سلاح شیمیایی قدرت خود را به رخ میکشد.
با یک حمله شیمیایی نه تنها منطقهی هدف به شعاع بزرگی از وجود انسانی «پاکسازی» شده (چه با گرفتن قربانی، چه با برجا گذاشتن مصدوم)، بلکه ارعاب حاصل از بهکارگیری آن اثری به مراتب ویرانگر داشته و قابلیت آن را دارد که جبهه روبرو و عقبهی آن را از نظر روانی از هم بپاشاند. نیروهای نظامی وابسته به ایران در حالی در دو سال اخیر در جبهههای فعال از مزایای این سلسله بمبارانهای شیمیایی بهرهمند شدهاند که نظام سیاسی ایران در مجامع بینالمللی با بهکارگیری اهرمهای دیپلماتیک خود همچون چتری پوششی رژیم اسد را در پناه خود گرفته و در کنار روسیه تلاشها برای مهار قدرت شیمیایی سوریه را به بنبست کشانده است.
نشریه فارین پالیسی امریکا پیشتر در گزارشی مجزا تلاشهای هیئت دیپلماتیک ایران در سازمان ملل را برای مسدود کردن تلاشهای بینالمللی جهت محکومت استفاده از گاز کلر توسط ارتش سوریه بررسی کرده بود.(ترجمه مقاله: https://goo.gl/VW4w9N )
نقطه اوج این تلاشها به جریان توافق هستهای بازمیگردد؛ جائی که ایران حاضر شده بود به قیمت دفاع از حکومت شیمیایی اسد، قید توافق هستهای با آمریکا را بزند. به گفته مقامات رسمی آمریکا، در روزهای پس از حمله شیمیایی ارتش سوریه به غوطه در تابستان ۲۰۱۳ و بالا گرفتن احتمال مداخله نظامی آن کشور؛ تیم مذاکرهکننده هستهای ایران به اطلاع آنان رسانده بود که اگر آمریکا بخواهد بر سر مسئله شیمیایی علیه اسد متوسل به زور شود، ایران میز مذاکرات اتمی را ترک خواهد کرد. ( https://goo.gl/XgTAvh ) هشدار ایران واقعی بوده باشد یا تهدیدی پوچ و نمایشی، دستکم میتوان گفت که دستگاه اوباما را در محاسبات خود متزلزل کرده است.
اگر در تمام این سالها جدیترین احتمال فنی داده شده پیرامون نحوهی انجام حملات مرگبار شیمیایی به غوطه در سال ۲۰۱۳، استفاده از پرتابگرهای راکت IRAM از نوع محصولات صنایع سپاه پاسداران بوده است که برای اولین بار ایران پای آنها را به سوریه باز کرد؛ اقدام متاخر در بستن کپسولهای گاز کلر روی راکتهای فجر-۱ ساخت صنایع سپاه در حملات شیمیایی به غوطه شرقی طی ماههای اخیر امری است که نشان میدهد چگونه نام نظام ایران و صنایع نظامیاش همچنان با حملات شیمیایی در سوریه گره خورده است. ( گزارش موسسه بریتانیایی مطالعات تسلیحات: https://goo.gl/ZIDmBy )
از سوی دیگر، این که مستقلا توسط مقامات رسمی آمریکا و فرانسه بیان شده است حمله شیمیایی به خان شیخون در چارچوب عملیات نیروهای نظامی وابسته به ایران و ارتش سوریه در شمال حما صورت گرفته ( https://goo.gl/4NCgOn و https://goo.gl/6g1brj )، آخرین شاهد بر این مدعا است که چگونه گاز به دفعات برای هموارسازی مسیر پیشروی نیروهای نظامی وابسته به ایران و ارتش سوریه به کار میرود. (فیلم سازمان جهان دیدبان حقوق بشر در اثبات هماهنگی حرکت نیروهای زمینی ایران/ارتش سوریه با حملات گاز کلر در تصرف حلب شرقی: https://goo.gl/P2vsmC )
به این ترتیب باید گفت گازهای سمی تا کنون منافع «عمق استراتژیک» نظام ایران را در سوریه تامین کردهاند، بیآنکه عقوبت یا هزینهای را متوجه آن کنند. اما این که «دفاع از حرم» چه نسبتی میتواند با خفه کردن کودکان سوری با گاز سارین داشته باشد، کماکان مسئله دیگری است.