روز ۱۵ می ۲۰۱۷، وزارت خارجه ایالات متحده اسناد و تصاویری ماهوارهای منتشر کرد از ساختمانی در جنب زندان صیدنایا در شمال دمشق که از نظر نهادهای اطلاعاتی آن کشور مکان یک کورهی آدمسوزی احتمالی را نشان میدهد.
مطابق اعلام سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، حکومت سوریه که بنابراعلام نهادهای حقوق بشری تا ۱۱۷ هزار تن را در ۴ سال نخست جنگ زندانی کرده است، برای از میان بردن شواهد اعدام روتین زندانیان در زندان سرشناس صیدنایا که شمار انان تا ۱۷ هزار تن تخمین زده شده است، ساختمانی شامل یک کوره را در سال ۲۰۱۳ در درون تشکیلات زندان ساخته است تا رد قتلعام را محو کنند.( https://goo.gl/6c8lMI )
مسئله زندان صیدنایا و نحوه مرگ زندانیان آن از آن جهت اهمیت دارد که یکی از قویترین ادله بر اثبات اقدام هدفمند و سیستماتیک حکومت سوریه در کشتار شهروندان سوری است. در حقیقت حکومت سوریه در طول شش سال اخیر با جلوه دادن مرگ غیرنظامیان در بمبارانهای شهری تحت عنوان تلفات جانبی «جنگ با تروریستها » تلاش کرده تا اعتراضات جهانی را منحرف کند و این مسئله را به عنوان جزئی ماهوی از جنگ به افکار عمومی بقبولاند. اما هرگونه سندی دال بر پیگیری سیاست شکنجه و کشتار هدفمند در درون زندانها امری است که در محاکم بینالمللی سیاست واحد نسلکشی در ریشهکنی مخالفان و حمله به غیرنظامیان را اثبات میکند.
در سالهای اخیر گزارشهایی از شاهدان عینی در محلههای المعضمیمه و المزه مبنی بر استشمام بوی گوشت و موی سوخته در نزدیکی زندان مزه و کمپ نظامی ۶۰۱ در دمشق و همچنین گفتههای ساکنان محلههای نزدیک به پستهای نظامی ارتش در دامنه کوه قاسیون منتشر شده بود، با این حال نه در مورد زندان صیدنایا. به این نکته باید شهادت زندانیان سابق بازداشتی را درباره سوزاندن اجساد اضافه کرد؛ در نتیجه این مسئله موضوع جدیدی نیست گرچه هیچگاه با این دقت اسناد اتهام منتشر نشده بود. درباب چرایی انجام این عمل توسط حکومت سوریه باید به این نکته اشاره کرد که آنان اولین حکومت در نوع خود نیستند که برای رهایی از معضل اجساد این روش را برگزیدهاند؛ در واقع مقامات سوریهی بعث اکنون با همان مشکلی کلنجار میروند که بیش از ۷۰ سال پیش مقامات آلمان نازی دغدغه آن را داشتند.
دلیل نخست پدیدآمدن این اشتراک، بالا رفتن میزان کشتار و صنعتی شدن مقیاس آن است. باید به خاطر داشت در دوره جنگ جهانی دوم فکر سوزاندن اجساد در کوره در ابتدا وجود نداشت و تنها زمانی طرح شد که شمار مرگها از کنترل خارج شد. علت آن بود که علاوه بر نسلکشی یهودیان، کشتار اسیران جنگی، تمام کردن کار سربازان خودی مجروح با زخمهای مهلک و روبه موت و همچنین درگذشتگان اردوگاههای کار اجباری و بازداشتگاهها زیر شکنجه یا بر اثر تیفوس و طاعون، آلمان نازی را با تعداد مازاد جسد مواجه کرده بود. راههای دفن در گورهای دستهجمعی و پرتاب کردن کشتهشدگان در رودخانهها و دریا آزموده شدند تا آنکه مقامات آلمان نازی شرکت مهندسی کورهسازی Topf and Sons را به خدمت گرفتند تا با تاسیس کورههای آدمسوزی مشکل را بصورت بنیادین حل کند.
قربانیان با گاز منوکسید کربن (در سالهای ابتدایی) و سپس با شدت گرفتن کار دستگاه قتلعام توسط گاز سمی زیکلونب کشته شده و بعد در کورهها سوزانده میشدند. کورههایی که در آشویتز در نقطه اوج فعالیت خود به توانایی سوزاندن ۱۴۴۰ جسد در طول ۲۴ ساعت رسیدند. از سوی دیگر برای حل مسئله کمبود پرسنل، مقامات اساس گروهی از خود زندانیان را زیر حکم اعدام در صورت تمرد، مامور انجام کار کورهها و همچنین ماشینهای چرخ استخوان کردند (واحدی که به نام سوندرکوماندو در اردوگاههای مرگ فعال بود که یکبار نیز سر به شورش گذاشت). روشی که آلمان نازی در پیش گرفته بود، هدف دیگری را نیز دنبال میکرد و آن پنهانسازی و پاک کردن رد جرم بود. همان روشی که سالهاست حکومت اسد نیز در پیش گرفته است.
در واقع نباید از یاد برد که آلمان نازی تا لحظه آخر حیات رسمی خود هرگز زیر بار قبول رسمی کشتار در کمپهای مرگ نرفت و تا واپسین هنگام هر گونه مرگ سیستماتیک را در آشویتز و دیگر اردوگاهها تکذیب میکرد. در نهایت مقامات آن کشور درحالی که با سوزاندن اجساد و امحای آنان رد جنایات جنگی خود را از میان برده بودند، به این نیز اکتفا نکرده و به هنگام شکست و عقبنشینی با کار گذاشتن دینامیت زیر اتاقهای گاز و کورههای آدم سوزی آنها را منفجر و محل را با بتون پر کردند. آنچه امروز از کورههای آدمسوزی یا اتاقهای گاز به شکل کامل آن در موزههاست (به جز در مواردی نظیر کمپ داخائو)، نمونههایی بازسازی شده از اصل نابودشدهی آن به شمار میروند. این حقیقت میتواند توضیح دهد چرا حکومت اسد در مقابل هرگونه بازرسی بینالمللی از زندان صیدنایا مقاومت کرده و سالها تقاضای سازمان ملل، عفو بینالملل و سازمان جهانی دیدبان حقوقبشر را برای بازدید از آن رد کرده است.
افشای اسناد زندان صیدنایا از سوی آمریکا در حالی صورت میگیرد که سازمان ملل به کلی قضیه زندانیان را از محور مذاکرات این هفته ژنو خارج کرده است. به عبارت دیگر به نظر میرسد در تمام مذاکرات اخیر این باور وجود داشته که برای به شکست کشیده نشدن گفتگوها و تحریک نکردن ایران و روسیه پشتیبانان این دستگاه عظیم قتلعام، از طرح مسئله سرنوشت زندانیان به عنوان یکی از موارد محل مناقشه صرفنظر شود. در حالی که اگر شمار خانوادههای درگیر مسئله ناپدیدشدگان، زندانیان، شکنجهشدگان و کشتهشدگان زندانها و آوارهشدگان از ترس بازداشت را در نظر بگیریم، زندگی صدها هزار و بلکه میلیونها سوری تحت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم عملکرد این ماشین قرار دارد.
در واقع تا این ماشین لجامگسیختهی کشتار مهار نشود و تکلیف بخش میلیونی از جمعیت سوریه که قربانی آن بودهاند مشخص نگردد، آرزوی صلح در سوریه و بازگشت پناهجویان رویایی بیش نخواهد بود.
* مرتبط:
– «سلاخخانهی انسانی؛اعدامهای دستهجمعی و نسلکشی در زندان صیدنایای سوریه» گزارش سال ۲۰۱۷ سازمان عفو بینالملل https://goo.gl/K5QP6f
– «دور از چشم، دور از ذهن؛ مرگ در بازداشتگاههای حکومت سوریه» گزارش سال ۲۰۱۶ کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد https://goo.gl/saIJ3j
– «مجمعالجزایر شکنجه؛ بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و ناپدیدشدگان در زندانهای زیرزمینی حکومت سوریه» گزارش سال ۲۰۱۲ سازمان جهانی دیدبان حقوق بشر https://goo.gl/R0W9MF