ترجمه مقاله موضع رسمی روزنامه گاردین انگلیس درباره حمله شیمیایی اخیر در دوما
«تکرار دوباره حمله شیمیایی توسط سوریه علیه شهروندانش آخرهفته گذشته شرم آور و وحشیانه است. در آخرین منطقه تحت کنترل شورشیان در حومه دمشق، دوما، دهها نفر در نتیجه حمله شیمیایی روز شنبه دچار خفگی شدند. این اولین بار نیست که چنین اتفاقی رخ میدهد. از اولین حمله گاز سارین به خان العسل در سال ۲۰۱۳ تا کنون رژیم مرتکب دهها حمله شیمیایی شده است. این حملات عامدانه و هدفمند علیه شهروندان غیرنظامی ناشی از خار شمردن سنگدلانهی انسانیت و نادیده گرفتن قوانین جنگی است. پاسخ رسمی دولت سوریه مبنی بر اینکه کشتار اخیر ساختگی بوده است، به مراتب بدتر از وهن و تحقیر است.
با این وجود بشار اسد دوباره دست به استفاده از سلاح شیمیایی زده است، به دو دلیل که هم خودش و هم دیگران را بی آبرو میکند. اولین دلیل این است که هم ابزار و هم اراده اش را دارد. دومین دلیل اینست که میداند قادر است از آن سلب مسئولیت کند. جنایات او به پای خودش گذاشته میشود، اما وقوع این جنایات به این خاطر امکان پذیر شده است که اعمال هرگونه تحریمهای موثر و قانونی ، سیاسی و نظامی ناموفق مانده است.
ممکن است بپرسید دلیلش چیست؟ این دولت چه نیازی دارد یکی از حساسترین خط قرمزهای عملیات جنگی را در حالی زیر پا بگذارد که پروسه زجرکش کردن تدریجی اهالی تحت محاصره غوطه شرقی در حومه دمشق بالاخره دارد به مرحله مخوف پایانی نزدیک میشود؟ برای پاسخ مناسب به این سؤال لازم است در رفتارشناسی چنین رژیمی دقیق تر شویم. رژیمی که از اعمال زور سرکوبگرانه، ایجاد رعب و وحشت در میان شهروندان و مجازات کور مخالفین به عنوان یک سیاست ثابت هیچوقت ابایی نداشته است و علنا آن را به نمایش میگذارد. البته پس از ماجرای مسمویت شیمیایی اسکرایپل [جاسوس سابق روسی]، خیلی هم غافلگیرکننده نیست اگر بدانیم خود روسیه نیز سهم مهمی در این واقعه اخیر داشته است. کنترل هوایی غرب سوریه به دست روسیه است و در سایه چنین حمایتی نیروی هوایی سوریه میتواند دست به عملیات هوایی بزند. مشاوران روسی در پایگاه نظامی که موشکهای سوریه از آن شلیک میشوند حضور دارند. ممکن است روسها در یک یک تصمیمات دولت سوریه دخالت مستقیم و تنگاتنگ نداشته باشند ولی در رابطه با حملات شیمیایی رژیم اسد پشتیبانی نظامی و سیاسی میکنند. وتوی ستیزهجویانه روسیه بر سر هر مصوبه سازمان ملل که بتواند نقش موثر بازدارندگی را ایفا کند، برای اسد مانند چراغ سبزی بوده است که به کشتار کودکان خود مشغول باشد.
در عین حال سیاست اتخاذی آمریکا در حالت کلی و به طور خاص در مورد حمله اخیر به همان اندازه غیر قابل دفاع است. سیاست اوباما در پی جنگ عراق، سیاست عدم تصمیم گیری بود. در کابینه ترامپ این روند به سمت آشوب و بیبرنامگی نزول کرده است. سال گذشته در پی حمله شیمیایی به خانشیخون که به کشته شدن دهها تن منجر شد، ترامپ مقر نظامی که عملیات از آن انجام شده بود را با شلیک ۵۹ موشک کروز هدف قرار داد. از آن پس سیاست آمریکا در قبال سوریه و به طور خاص در برخورد با کردها پیوسته تغییر کرده است. در ماه ژانویه، وزیر امور خارجه وقت، رکس تیلرسون، متعهد شد که نیروهای آمریکا تا زمان شکست کامل داعش در سوریه خواهند ماند. یک هفته پیش ترامپ این قرار را نقض کرد و اعلام کرد که وقت آن است که نیروهای ارتش آمریکا از سوریه خارج شوند. فردای همان روز دوباره حرف خود را عوض کرد و گفت که نیروهای آمریکا قرار نیست تا ماهها خارج شوند. خیلی جای تعجب نخواهد بود اگر اسد در این میان از فرصت استفاده کرده باشد. روز یکشنبه ترامپ، تهدید کرد که اسد بهای سنگینی خواهد پرداخت. واقعیت اما اینست که آمریکا هم شدیدا در تنگنا قرار گرفته است.
سقوط غوطه شرقی در دست اسد پایان منازعات سوریه نخواهد بود. به احتمال قریب به یقین آغاز مرحله دیگری از مناقشه است. با امنیت بیشتر ایجاد شده در دمشق و به سایه رفتن موقت داعش، کشور عملا به سه پاره تقسیم خواهد شد. رژیم اسد با حمایت ایران و روسیه، کردها در حمایت نامتعادل و بی ثبات آمریکا و قسمت شمال حلب در کنترل ترکیه. این موقعیت اگر نه بیشتر، به اندازه سال ۲۰۱۱ که قیام مخالفین بر ضد اسد شروع شد نامتعادل است. بدون یک راه حل سیاسی غیر محتمل، کشتار اسفبار دوما احتمالا آخرین فاجعه از این دست نخواهد بود.»
منبع:گاردین، ۸ آوریل ۲۰۱۸